خوشبختی در لذت تلاش معنا پیدا می کند نه در لذت سکون.
" حرکت رود بودن است و نشستن سنگ بودن
بنگر که رود بودن به کجا می رسد
جز دریا شدن و سنگ بودن به کجا می رسد
جز خاک شدن"
خوشبختی مقصد نیست، خوشبختی شوق رسیدن به مقصد است.
خوشبختی داشتن ها نیست، خوشبختی شوق رسیدن به نداشته ها است.
خوشبختی در لحظه ها موجود نیست، خوشبختی در زمان پدیدار است.
خوشبختی، مسیر است. مسیری بی انتها که دنبال می شود.
هنگامی که برای رسیدن به یک هدف خاص تلاش می شود خوشبختی
وجود دارد. اما هنگامی که هدف به دست آمد خوشبختی هم نخواهد بود، زیرا
آنگاه خوشبختی در لحظه ها جای
می گیرد، و لحظه ها محکوم به فنا هستند.